روزي منصور دوانيقي - خليفه عباسي كسي را به سراغ امام صادق عليه السلام فرستاد. هنگامي كه حضرت نزد وي آمد, او را در كنار خود نشانيد.
سپس چند بار صدا زد محمد را (57) پيش من بياوريد! مهدي را نزد من بياوريد! و مرتب تكرار مي كرد.
به منصور گفتند:
هم اكنون مي آيد, وقتي كه مهدي آمد منصور رو به امام كرده , گفت :
آن حديثي را كه درباره صله رحم نقل كردي دوباره بگو تا فرزندم مهدي نيز بشنود.
امام فرمود:
آري ! پدرم از پدرش از جدش از اميرالمؤ منين عليه السلام از رسول خدا روايت كرد كه آن حضرت فرمود:
مردي كه از عمرش سه سال مانده اگر صله رحم كند خداوند سي سال مانده قطع رحم كند, خداوند به خاطر قطع رحم عمر سي ساله او را سه ساله مي كند.
سپس اين آيه را خواند: يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب (58)
منصور: اين حديث نيكو است ولي منظورم اين حديث نيست .
امام : آري ! پدرم از پدرش از جدش از اميرالمؤ منين عليه السلام از رسول خدا(ص ) نقل كرد كه فرمود:
صله رحم خانه ها را آباد مي كند و عمرها را فزوني مي بخشد, اگر چه بجاي آورندگان مردمان خوبي نباشند.
منصور: اين هم حديثي است , لكن منظورم اين حديث نيز نيست .
امام : صله رحم حساب - روز قيامت - را آسان مي كند و از مرگ بد, ناگهاني حفظ مي نمايد.
منصور: آري ! منظورم همين حديث بود. (59)
هدف منصور اين بود كه مي خواست اين حديث را فرزندش بشنود و نسبت به صله ارحام مواظب رفتار خود گردد