احمد پسر داود مي گويد:
همسايه اي داشتم , به نام علي پسر محمد, نقل كرد:
ماهي يك مرتبه از كوفه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مي رفتم , چون پير شدم و جسمم ناتوان شد, نتوانستم به زيارت امام بروم . يك بار پاي پياده به راه افتادم , پس از چند روز به زيارت قبر مطهر امام مشرف شدم و سلام كردم و دو ركعت نماز زيارت خواندم و خوابيدم . در عالم رؤ يا ديدم امام حسين عليه السلام از قبر بيرون آمد و فرمود:
اي علي ! چرا در حق من جفا كردي ؟ در صورتي كه تو به من مهربان بودي ؟
عرض كردم :
سرورم ! جسمم ضعيف شده و پاهايم توان راه رفتن ندارد و احساس مي كنم عمرم به پايان رسيده است و اكنون كه آمده ام چند روز در راه بودم و با سختي بسيار به زيارتت مشرف شدم , دوست دارم روايتي را كه نقل كرده اند از خود شما بشنوم .
حضرت فرمود:
بگو كدام است ؟
عرض كردم :
روايت كرده اند كه فرموده ايد:
هر كس در حال حياتش مرا زيارت كند, من او را پس از وفاتش زيارت خواهم كرد؟
امام عليه السلام فرمود:
بلي من گفته ام . (افزون بر اين ) هرگاه ببينم زوار من گرفتار آتش جهنم است , او را از آتش جهنم بيرون مي آورد