مرحوم علامه ي مجلسي -اعلي الله مقامه- در كتاب بحارالانوار در باب رجعت, در اين باره كه يهود و نصاري از سرزمينهاي اسلامي اخراج خواهند شد در حديثي از اميرمؤمنان عليه السلام چنين نقل كرده است:
عن عباية الأسدي قال: سمعت أمير المؤمنين عليه السلام و هو متكي ء و أنا قائم عليه: لأبنين بمصر منبرا منيرا, و لأنقضن دمشق حجرا حجرا, و لأخرجن اليهود و النصاري من كل كور العرب, و لأسوقن العرب بعصاي هذه, قال: قلت له: يا أميرالمؤمنين! كأنك تحيي بعد ما تموت؟ فقال: هيهات يا عباية, ذهبت في غير مذهب, يفعله رجل مني " 2 ".
عبايه ي اسدي گفت: از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم در حالي كه تكيه داده بود و من بالاي سر آن حضرت ايستاده بودم فرمود: من در آينده در مصر منبري روشني بخش بنيان خواهم نهاد, و ساختمانهاي سنگي دمشق را ويران خواهم نمود, و يهود و نصاري را از سرزمينهاي عرب بيرون خواهم راند, و عرب را با اين عصاي خود-به طرف حق- سوق خواهم داد!!
عبايه گويد: من عرض كردم: يا اميرالمؤمنين! گوئي شما خبر مي دهيد كه بعد از مردن بار ديگر زنده مي شويد؟ و اين كارها را انجام مي دهيد؟! فرمود: هيهات! اي
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
پاورقي
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
1- نهاية ابن كثير ج 1 ص 143
2- بحارالانوار, ج 53 ص 60 و معاني الاخبار ص 387
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
عبايه تو به راهي ديگر رفتي -مقصود من از اين سخنان آنگونه كه تو خيال كردي نيست- آنچه را كه به تو گفتم مردي كه از دودمان من است انجام خواهد داد .
از جمله ي آخر اين حديث كه حضرت فرموده است: اين كارها را مردي از دودمان من انجام خواهد داد , دو مطلب استفاده مي شود كه شايان توجه است:
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
اول اينكه:
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
مقصود از اين مرد, يكي از سادات حسني يا حسيني كه قبل از ظهور حضرت صاحب الامر عليه السلام قيام مي كند, باشد.
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
و دوم اينكه:
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
مقصود از او شخص امام منتظر عليه السلام باشند.
در صورتي كه مقصود از اين مرد, يكي از سادات حسني يا حسيني باشد, پس ممكن است اين حديث اشاره به قيام همان سيدحسني خراساني بوده و قيام او منجر به قيام مردم مصر و برپائي حكومت اسلامي و دخالت غربيها در امور داخلي اين كشور گرديده, و سرانجام بر اثر مداخله ي دولتهاي غربي در شئون امت اسلامي, تمام مسلمانان جهان از سراسر دنيا قيام كنند و به طور دسته جمعي يهود و نصاري را از تمام سرزمينهاي اسلامي و به خصوص از فلسطين و بيت المقدس بيرون برانند, و نفوذ يهود و صهيونيست را كه عامل سرسپرده ي استعمار است بطور كلي از منطقه ي عربي خاورميانه قطع كنند.
و اما اگر مقصود ازاو شخص امام قائم و حجت منتظر عليه السلام باشد, پس امكان دارد كه همه ي كارهاي مزبور به وسيله ي وجود مقدس آن حضرت بعد از ظهور انجام شود, و آن حضرت با قيام مقدس خود كشور استعمارزده ي مصر را به يك كشور صد در صد اسلامي تبديل نمايد, و يهود و نصاري را از سرزمينهاي اسلامي بيرون براند, و عرب را با تازيانه ي اميرالمؤمنين عليه السلام كه از مواريث ائمه عليهم السلام مي باشد و به دست مبارك آن حضرت مي رسد تأديب نمايد, و آنها را به پذيرش حق وادار سازد