در مورد دو حديثي كه پيش از اين درباره ي خروج شروسي و روياروئي او با مروزي و نبردهاي سهمگين آن دو تن در سرزمين ايران و عراق آورديم, گرچه عبارات و مطالب آن تا اندازه اي ابهام دارد ولي اين ابهام با روايت ديگري كه از كعب الاحبار درباره ي پرچمهاي سياه و جنگ فرزندان عباس با جوانان ارمنيه و آذربايجان رسيده است برطرف مي گردد زيرا, در آن روايت كه از كعب الاحبار, در مورد حضرت قائم عليه السلام و علامات ظهور آن حضرت نقل شده چنين آمده است كه وي گفت:
حضرت قائم عليه السلام از نسل علي عليه السلام است و براي او غيبتي است مانند غيبت يوسف, و بازگشتي است مانند بازگشت (عيسي بن مريم عليه السلام) و پس از آنكه مدتي غايب شده باشد, ظاهر مي شود, در وقتي كه ستاره ي سرخ (و در نسخه ي ديگري, ستاره ي ديگري) طلوع كرده و زوراء كه (شهر ري ) " 2 " است ويران شده و (مزوره) كه بغداد است فرو رفته و خسف گرديده باشد, و سفياني خروج نموده (و ميان فرزندان عباس و جوانان ارمنيه و آذربايجان جنگ در گرفته باشد). و آن جنگي است كه هزاران هزار كشته دارد و هر كس دست بر قبضه ي شمشير جواهر نشان دارد (و پرچمهاي سياه در آن جنگ در اهتزاز
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
پاورقي
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
1- سوره ي قمر: آيه ي 1
2- ما قبلا درباره ي اينكه (زوراء) نام بغداد است مفصلا توضيح داده ايم
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
است) و آن جنگي است كه با مرگ سرخ و طاعون خطرناك آميخته است. " 1 ".
بر اين اساس با توضيحي كه يادآور شديم و هم چنين با توجه به اينكه حضرت ولي عصر روحي و ارواح العالمين له الفداء خروج شروسي و جنگ او را با (مروزي) از علائم قريبه ي ظهور موفورالسرور خود دانسته اند, نتيجه اي كه از اين دو روايت, و همچنين دو روايت قبلي بدست مي آيد اين است كه: به حسب ظاهر -والله اعلم- مراد از: مروزي همان سيدهاشمي خراساني و مقصود از شروسي شخص جنايتكاري است كه در آفريدن شر و فتنه نظير ندارد و براي اينكه نهضت سيدخراساني را به شكست بكشاند و از اهداف عاليه ي او كه زمينه سازي براي ظهور حضرت مهدي عليه السلام است, جلوگيري نمايد, براي تسخير ايران به اين كشور حمله مي كند