به نام خداي بخشاينده مهربان
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
لَكَ الْحَمْدُ يا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِوَالْعُلي
تَبارَكْتَ تُعْطي مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ
ستايش تورا است اي صاحب جود و بزرگي و بلندي
بزرگي تو را است كه بهر كه خواهي بدهي و يا بازگيري
اِلهي وَخَلاَّقي وَحِرْزي وَمَوْئِلي
اِلَيْكَ لَدَي الْإِعْسارِ وَالْيُسْرِ اَفْزَعُ
اي معبود و آفريدگار و پناه و نگهدار من بدرگاه
تو در سختي و آساني پناه برم
اِلهي لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطيئَتي
فَعَفْوُكَ عَنْ ذَ نْبي اَجَلُّ وَاَوْسَعُ
خدايا اگر خطايم بزرگ و زياد است
ولي گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسيعتر است
اِلهي لَئِنْ اَعْطَيْتُ نَفْسِيَ سُؤْلَها
فَها اَنَا في رَوْضِ النَّدامَةِ اَرْتَعُ
خدايا اگر من از خواهش نفس پيروي كنم
پس در آن حال من در چراگاه پشيماني مي چرم
اِلهي تَري حالي وَفَقْري وَفاقَتي
وَاَنْتَ مُناجاتِي الخَفِيَّةَ تَسْمَعُ
خدايا خود تو حال من و نداري و تهيدستيم را بيني
و تو رازهاي پنهان مرا مي شنوي
اِلهي فَلا تَقْطَعْ رَجآئي وَلا تُزِغْ
فُؤادي فَلي في سَيْبِ جُودِكَ مَطْمَعٌ
خدايا پس اميدم را قطع مكن و منحرف مساز
به نوميدي دلم را كه من طمعكار باران سخايت هستم
اِلهي لَئِنْ خَيَّبْتَني اَوْ طَرَدْتَني
فَمَنْ ذَااَّلذي اَرْجُو وَمَنْ ذا اُشَفِّعُ
خدايا اگر نوميدم سازي يا از درگاهت براني
پس به چه كسي اميد داشته باشم و كه را شفيع گردانم
اِلهي اَجِرْني مِنْ عَذابِكَ اِنَّني
اَسيرٌ ذَليلٌ خائِفٌ لَكَ اَخْضَعُ
خدايا از عذاب خود پناهم ده كه براستي من
اسير و خوار و ترسان و خاضع درگاه توام
اِلهي فَآنِسْني بِتَلْقِينِ حُجَّتي
اِذا كانَ لي فِي الْقَبْرِ مَثْوَيً وَمَضْجَعٌ
خدايا بوسيله تلقين دليل و حجتم با من انس گير
در آن هنگام كه در گور منزل و مأوي گيرم
اِلهي لَئِنْ عَذَّبْتَني اَلْفَ حِجَّةٍ
فَحَبْلُ رَجآئي مِنْكَ لا يَتَقَطَّعُ
خدايا اگر هزار سال مرا عذاب كني ولي
باز رشته اميد من از درگاه تو قطع نمي شود
اِلهي اَذِقْني طَعْمَ عَفْوِكَ يَوْمَ لا
بَنُونَ وَلا مالٌ هُنا لِكَ يَنْفَعُ
خدايا مزه گذشتت را به من بچشان در آن روز
كه نه فرزندان و نه مال در آنجا سود بخشد
اِلهي لَئِنْ لَمْ تَرْعَني كُنْتُ ضائِعاً
وَاِنْ كُنْتَ تَرْعاني فَلَسْتُ اُضَيَّعُ
خدايا اگر تو مراعاتم نكني يكسره از بين رفته ام
و اگر تو مراعاتم كني ضايع نگردم
اِلهي اِذا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَيْرِ مُحْسِنٍ
فَمَنْ لِمُسي ءٍ بِالْهَوي يَتَمَتَّعُ
خدايا اگر بنا شود جز از نيكوكار نگذري
پس كيست اميد گنهكاري كه به هواي نفس كامراني كرده
اِلهي لَئِنْ فَرَّطْتُ في طَلَبِ التُّقي
فَها اَنَا اِثْرَ الْعَفْوِ اَقْفُو وَاَتْبَعُ
خدايا اگر در جستجوي پرهيزكاري كوتاهي كردم
ولي اينك بدنبال گذشت تو مي گردم و آنرامي جويم
اِلهي لَئِنْ اَخْطاْتُ جَهْلاً فَطالَما
رَجَوْتُكَ حَتّي قيلَ ما هُوَ يَجْزَعُ
خدايا اگر از روي ناداني خطا كردم پس چه بسيار اميدوار
به تو بوده ام بطوري كه درباره ام گفتند باك ندارد
اِلهي ذُنُوبي بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاْعتَلَتْ
وَصَفْحُكَ عَنْ دَنْبي اَجَلُّ وَاَرْفَعُ
خدايا گناهانم برتر و بلندتر از كوههاي بزرگ گشته
ولي چشم پوشي تو از گناه من بزرگتر و برتر است
اِلهي يُنَحّي ذِكْرُ طَوْلِكَ لَوْعَتي
وَذِكْرُ الْخَطايَا الْعَيْنَ مِنّي يُدَمِّعُ
خدايا ياد بخشش تو سوز درونم را بِبَرد
و ياد گناهان چشمانم را اشگبار كند
اِلهي اَقِلْني عَثْرَتي وَامْحُ حَوْبَتي
فَاِنّي مُقِرٌّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ
خدايا لغزشم را ببخش و گناهم را محو كن
زيرا كه من به گناه اقرار داشته و ترسان و نالانم
اِلهي اَنِلْني مِنْك رَوْحاً وَراحَةً
فَلَسْتُ سِوي اَبْوابِ فَضْلِكَ اَقْرَعُ
خدايا صفا و آسايشي از جانب خود به من ببخش
كه من جز درهاي فضل تو را نكوبم
اِلهي لَئِنْ اَقْصَيْتَني اَوْ اَهَنْتَني
فَما حيلَتي يا رَبِّ اَمْ كَيْفَ اَصْنَعُ
خدايا اگر دورم كني يا بي اعتنائيم كني
پس ديگر چه چاره كنم پروردگارا و يا چه بكنم؟
اِلهي حَليفُ الْحُبِّ في اللَّيْلِ ساهِرٌ
يُناجي وَيَدْعُو وَالْمُغَفَّلُ يَهْجَعُ
خدايا آنكه با دوستي تو دست بگريبانست شب را همه بيدار
و در مناجات و دعا است ولي غافل يكسره درخواب
اِلهي وَهذَا الْخَلْقُ ما بَيْنَ نائِمٍ
وَمُنْتَبهٍ في لَيْلِهِ يَتَضَرَّعُ
خدايا اين مردم هم يك دسته شبها خواب
و دسته اي بيدار و به تضرع مشغولند
وكُلُّهُمُ يَرجُو نَوالَكَ راجِياً
لِرَحْمَتِكَ الْعُظْمي وَفِي الْخُلْدِ يَطْمَعُ
و همگي به اميد عطاي توأند و اميدوار
به رحمت بزرگ تو و طمع بهشت برين دارند
اِلهي يُمَنّيني رَجآئي سَلامَةً
وَقُبْحُ خَطيئاتِي عَلَيَّ يُشَنِّعُ
خدايا اميد من مرا آرزومند سلامتي مي كند
ولي زشتي گناهانم مرا به رسوايي تهديد مي كند
اِلهي فَاِنْ تَعْفُو فَعَفْوُكَ مُنْقِذي
وَاِلاَّ فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اُصْرَعُ
خدايا اگر بگذري گذشت تو نجات بخش من است
وگرنه من با اين گناه مهلك به نابودي درافتم
اِلهي بِحَقِّ الْهاشِميِّ مُحَمَّدٍ
وَحُرْمَةِ اَطْهارٍ هُمُ لَكَ خُضَّعٌ
خدايا به حق محمد هاشمي
و به حرمت پاكاني كه به درگاهت خاضعند
اِلهي بِحَقِّ الْمُصْطَفي وَابْنِ عَمِّهِ
وَحُرْمَةِ اَبْرارٍ هُمُ لَكَ خُشَّعٌ
خدايا به حق محمد مصطفي و پسر عمويش (علي)
و به حرمت نيكاني كه بدرگاهت خاشعند
اِلهي فَاَنْشِرْني عَلي دينِ اَحْمَدٍ
مُنيباً تَقِيّاً قانِتاً لَكَ اَخْضَعُ
خدايا مرا بر دين احمد در قيامت برانگيز
در حال انابه و پرهيزكاري و فروتني و خضوع
وَلا تَحْرِمَنّي يا اِلهي وَسَيِّدي
شَفاعَتَهُ الْكُبْري فَذاكَ الْمُشَفَّعُ
و مرا محروم مكن اي معبود و آقايم از
آن شفاعت بزرگش كه شفاعت او پذيرفته است
وَصَلِّ عَلَيْهِمْ ما دَعاكَ مُوَحِّدٌ
وَناجاكَ اَخْيارٌ بِبابِكَ رُكَّعٌ
و درود فرست بر ايشان تا زماني كه يكتاپرستي به درگاهت
دعا كند و نيكان با تو در مناجات و به درگاهت در ركوعند
و نيز در صحيفه علويّه مناجاتي ديگر منظوم از آنحضرت نقل كرده كه اوّل آن يا سامِعَ الدّعاء است چون مشتمل بر كلمات مشكله و لغات غريبه بود وبنابر اختصار است ما آنرا ذكر ننموديم
ثلاثَ كَلماتٍ مِنْ مَوُلانا عَليّ عليه السلام فِي المُناجات
سه جمله از سرور ما علي عليه السلام در مناجات
اِلهي كَفي بي عِزّاً اَنْ اَكُونَ لَكَ عَبْداً, وَكَفي بي فَخْراً اَنْ تَكُونَ لي
خدايا اين عزت مرا بس است كه بنده تو باشم و اين افتخار برايم بس است كه تو
رَبّاً, اَنْتَ كَما اُحِبُّ فَاجْعَلْني كَما تُحِبُّ .
پروردگار مني تو چناني كه من خواهم مرا همچنان كن كه تو خواهي