در لسان العرب (كتاب لغت)در ماده ي حمر مي نويسد: ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● الحمراء العجم, لبياضهم يعني حمرا كه معني آن سرخ رويان است عجمها هستند, براي آنكه سفيد چهره اند, و بدين لحاظ كه سرخي بر سفيدي چهره شان غلبه دارد بآنان سرخ چهره گفته اند و عرب, به مردم غيرعرب زبان كه سفيد چهره بودند, مانند روميان و ايرانيان و همچنين كساني كه در رنگ چهره بآنان شباهت داشتند حمراء (يعني: سرخ چهره) مي گفتند. صاحب لسان العرب در ادامه ي سخنان خود مي گويد: از همين قبيل است حديث علي عليه السلام هنگامي كه يكي از سرداران معروف عرب به او گفت غلبتنا عليك هذه الحمراء تو اين سرخ رويان را بر ما چيره ساخته اي, و علي عليه السلام در پاسخش فرمود: آري, اينان بخاطر حمايت از دين در آخر سر با شما خواهند جنگيد همچنانكه شما در ابتداء كار با آنان جنگيديد و مراد او (يعني اشعث) از حمراء يعني (سرخ رويان) ايرانيان و روميان بوده است. صاحب لسان العرب در آخر سخنان خود مي گويد: (و عرب موالي يعني مسلمانان غيرعرب را حمراء يعني سرخ چهره مي ناميدند). و در مجمع البحرين كتاب لغت, در ماده ي حمر مي نويسد: وفيه بعثت الي الأحمر و الأسود, يريد به, الي العرب و العجم و در حديث وارد شده كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله فرمود: من بسوي سرخ و سياه فرستاده شده ام, مقصود رسول خدا صلي الله عليه و اله از سرخ و سياه, عرب و عجم است و عجم (يعني غيرعرب) زيرا مردم غيرعرب بيشتر سرخ چهره و سفيد چهره اند, و رنگ چهره ي عرب بيشتر گندمگون و متمايل به سياهي است. و در غريب الحديث ج 3, ص 474, طبع مصر مي گويد: ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● پاورقي ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● 1- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 19, ص 124, ط -مصر, والغارات ج 2, ص 498, چاپ انتشارات انجمن آثار ملي, و كامل مبرد ج 2, ص 53, ط مصر سال 1339, و غريب الحديث ج 3, ص 474 ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● و قوله الحمراء يعني العجم و الموالي مراد از حمراء كه عجم است يعني مردم غيرعرب, و منظور از موالي مسلمانان غيرعرب مي باشد, آنان را حمراء گفته اند, زيرا رنگ چهره ي عرب بيشتر گندمگون و متمايل به سياهي است, و عجم بيشتر سفيد چهره و سرخ چهره اند و اين مانند گفتار مردم است كه وقتي مي خواهند از بني آدم صحبت كنند مي گويند: سرخشان و سياهشان. مقصود از سرخشان هر كسي است كه بيشتر سفيد رو باشد, و مقصود از سياهشان هر كسي است كه رنگ چهره اش متمايل به سياهي است. بطوريكه خوانندگان عزيز در اين روايت ملاحظه فرمودند, نه تنها اميرمؤمنان علي عليه السلام بر خلاف شيوه ي زمامداران گذشته, موالي و ايرانيان را به خود نزديك ساخته و به تعليم و تربيتشان پرداخته و عملا با سياست تبعيض نژادي به شدت به مبارزه برخاسته و طرفداران تبعيض نژادي را به باد انتقاد و استهزاء گرفته است, بلكه علاوه بر همه ي آنها از آينده ي درخشان ايرانيان و فداركاري و جانبازي آنان و تلاش پيگير و جهاد مقدسشان در راه اعتلاء كلمه ي توحيد و حمايت از قرآن و جنگ آنان با اعراب متعصب را نيز خبر داده است ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●● ●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●