از عبدالله بن مسعود روايت شده است كه وي گفت: در اين ميان كه ما نزد رسول خدا صلي الله عليه و اله نشسته بوديم ناگاه چند نفر از جوانان قريش از آنجا گذشتند, با ديدن آنها رنگ از صورت پيغمبر پريد و چهره اش تغيير كرد, ما گفتيم يا رسول الله ما پيوسته شما را نگران و گرفته مي بينيم كه دوست نداريم شما بدين گونه باشيد, فرمود: ما خانداني هستيم كه خدا براي ما بجاي اين دنيا آخرت را انتخاب فرموده است و اين خاندان من (همين ها كه از اينجا گذشتند) بزودي بعد از من به بلاها دچار خواهند شد و گرفتار آوارگي و دربدري و بي خانماني خواهند گرديد تا اين كه گروهي (از اين) طرف قيام كنند, و با دست مبارك خود بسوي مشرق اشاره نموده و فرمود: آنان پرچم هاي سياه دارند, و حق را مطالبه مي كنند ولي به آنها نمي دهند, دوباره درخواست حق مي كنند آن را به آنها نمي دهند, پس مي جنگند و صبر و شكيبايي را پيشه خود مي سازند, آنگاه آنچه را كه مي خواستند به ايشان مي دهند اما اين بار, ديگر آنها نمي پذيرند تا آنكه آن پرچم ها (و يا حكومت) را به مردي از اهل بيت من مي سپرند و او زمين را از عدل و داد پر مي كند چنانكه از ظلم و جور پر شده بود, پس هر كس كه آنان را درك كند بايد خود را به آنان برساند و اگرچه با دست و زانو بر روي برف و يا يخ راه برود.
نتيجه ي نقلهاي مختلف:
از مجموع نقلهاي مختلفي كه در مورد حديث عبدالله بن مسعود از چندين منبع
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
پاورقي
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
1- الملاحم و الفتن ص 161- باب 14 ط - منشورات الرضي
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
موثق آورديم, با همه ي اختلافاتي كه در الفاظ و عبارات آن ديده مي شود نكات مثبت و جالبي بدست مي آيد كه در ذيل مختصرا به آنها اشاره مي كنيم:
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
نكته اول: اين كه, برافراشته شدن پرچم هاي سياه از سوي مشرق كه در فرمايش پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله آمده است يكي از علائم بسيار نزديك ظهور حضرت صاحب الامر عليه السلام است كه در بسياري از روايات از ساير ائمه معصومين عليهم السلام نيز به آن تصريح شده, و امامان معصوم عليهم السلام صاحبان آنها را از ياران حضرت ولي عصر, (ارواحنا له الفداء) معرفي فرموده اند.
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
نكته ي دوم اينكه: رسول خدا صلي الله عليه و اله فرموده است: (كساني كه از مشرق قيام مي كنند داراي پرچم هاي سياه و يا صاحب پرچم هاي سياهند) و اين سخن حضرت اين را مي رساند كه كساني كه از طرف مشرق قيام مي كنند شيعه هستند و نشانه ي آنها پرچم هاي سياه است و اين خود در واقع اشاره به حركت انقلابي تشيع پيش از ظهور حضرت ولي عصر عليه السلام است, چه آنكه در ميان تمام پرچم هاي جهان تنها پرچمي كه سياهرنگ و سمبل آزادي و مظهر استقلال يك گروه خاص به شمار مي رود و در تمام مراسم سوگواري بعنوان علامت ماتم و شعار رسمي عزاداري برافراشته مي شود همان پرچم سياهرنگ شيعيان است.
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
نكته ي سوم اينكه: پيامبر خدا صلي الله عليه و اله فرموده است: (آنها حق را مطالبه مي كنند و يا اينكه حق خودشان را مي خواهند) و اينهم نكته ي دقيق و عميقي است, زيرا: آنچه از اين جمله فهميده مي شود اين است كه: آنچه را كه اين طايفه مي خواهند و يا آنرا مطالبه مي كنند براي جلب منفعت مادي, و يا بدست آوردن اسم و رسم نيست, بلكه براي پيشبرد احكام دين و زنده ساختن ساختن شريعت سيدالمرسلين و يا احقاق حقوق ملت مسلمان كشورشان است.
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
نكته ي چهارم اينكه: پيغمبر اكرم صلي الله عليه و اله فرموده است: وقتي كه حق و يا حقشان را به آنها ندادند آنها مي جنگند و پيروز مي شوند و آنگاه حقشان را به آنان ارزاني مي دارند ولي ديگر آن طايفه نمي پذيرند و اين هم نكته عجيب و پرمعنايي است كه نياز به دقت دارد.
زيرا: اگر كسي بخواهد درباره ي اين جمله بينديشد و كنه مطلب را بدست بياورد به
سري از اسرار نهفته پي مي برد كه شايان دقت است چه آنكه از اين فرمايش رسول خدا صلي الله عليه و اله چنين استفاده مي شود كه گويا در گرماگرم جنگ و پيدايش نخستين طليعه پيروزي و غالب شدن بر دشمن كساني مي خواهند به نفع دشمنانشان چيزي را بر آنها تحميل كنند و فريبشان بدهند و آنان را اغفال نمايند ولي آنان از بس هشيار و بيدارند اغفال نمي شوند و زير بار نمي روند و فريب نمي خورند و مكاران و حيله گران را مأيوس مي كنند, چرا كه آنان مؤمنند و المؤمن لا يلدغ من جحر مرتين انسان مؤمن از يك سوراخ گزنده دوبار گزيده نمي شود, و لذاست كه آرام نمي گيرند و مي جنگند و تا موقعي كه دشمن را به شكست قطعي نكشانند و پيروزي واقعي بدست نياورند لحظه اي از پاي نمي نشينند.
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
نكته ي پنجم اينكه: نبي گرامي اسلام فرموده است آنان اين پرچم ها را بدست مردي از اهل بيت من مي سپرند و اين نكته به اين مطلب اشاره دارد كه اينان زمينه ساز حكومت جهاني حضرت مهدي عليه السلام خواهند بود و قيام و انقلابشان تا انقلاب جهاني موعود عليه السلام ادامه خواهد داشت.
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
نكته ي ششم اينكه: حضرت فرموده است: (هر كسي كه آن زمان را درك كند بايد بسوي آنان بشتابد و خود را به ايشان برساند و در صف آنها قرار گيرد)و اين فرمايش حضرت دليل بر آن است كه: صاحبان اين پرچمها اهل حقند و براي حق مي جنگند و جز احياء حق و از بين بردن باطل و محو آثار ظلم, هدف ديگري ندارند و از اين جهت است كه فرستاده ي خدا به همه ي مسلمانان فرمان داده است كه خودشان را به آن طايفه برسانند و در صف آنان قرار گيرند و آنها را در كام قيام و نهضتشان ياري دهند. اينها نكاتي است كه از حديث (ابن مسعود) استفاده مي شود ولي لا يعقلها الا من امتحن الله قلبه بالايمان .
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●
●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●●●••▪▪····▪▪••●●