اينك به نقل روايات ديگري در همين رابطه مي پردازيم و اين فصل را با نقل احاديثي چند كه از مولاي متقيان اميرمؤمنان عليه السلام درباره ي مشرق رسيده است دنبال مي كنيم.
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄
خبر مسعدة بن صدقه درباره فتنه مشرق
►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
مرحوم علامه ي مجلسي اعلي الله مقامه در كتاب بحارالانوار از تفسير عياشي از مسعدة بن صدقه از اميرالمؤمنين عليه السلام درباره ي فتنه و آشوبي كه پيش از ظهور مبارك حضرت ولي عصر (ارواحنا له الفداء) در شرق پيدا مي شود و اوضاع تمام جهان را تغيير مي دهد, حديثي را بدين صورت آورده است:
قال أميرالمؤمنين عليه السلام في خطبة: يا أيها الناس سلوني قبل أن تفقدوني, فان بين جوانحي علما جما, فسلوني قبل أن تبقر برجلها فتنة شرقية, تطأ في حطامها, ملعون ناعقها, و مولاها, و قائدها, و سائقها, و المتحرز فيها, فكم عندها من رافعة ذيلها يدعو بويلها, دخله أو حولها لامأوي يكنها و لا أحد يرحمها, فاذا استدار الفلك, قلتم مات أو هلك و بأي واد سلك فعندها توقعوا الفرج, و هو تأويل هذه الاية: ثم رددنا لكم الكرة عليهم و أمددناكم بأموال و بنين و جعلناكم أكثر نفيرا .
والذي فلق الحبة, و برء النسمة ليعيش اذ ذاك ملوك ناعمين و لا يخرج الرجل منهم من الدنيا حتي يولد لصلبه ألف ذكر آمنين من كل بدعة و آفة و التنزيل, عاملين بكتاب الله و سنة رسوله قد اضمحلت عليهم الافات و الشبهات . " 1 ".
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
پاورقي
1- بحارالانوار, ج 51 ص 57 حديث 48
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
اميرالمؤمنين عليه السلام در يكي از خطبه هايش فرمود: اي مردم پيش از آنكه من از ميان شما بروم هر چه مي خواهيد از من بپرسيد, زيرا در گنجينه ي سينه ي من علوم بسياري نهفته است, پس آنچه مي خواهيد از من بپرسيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد.
اي مردم: پيش از آنكه فتنه اي دامنه دار كه هر انسان بردباري در آن سرگردان مي ماند از شرق پديد آيد و آتشي در دنيا روشن شود و شراره ي آن بالا گيرد از من بپرسيد. بدانيد كه پديد آورنده ي آن فتنه و سرپرست, و مرشد و راهنماي آن, و اداره كنندگان آن, كه همگي ملعون و مشمول غضب خدا هستند و حتي آنهائي كه از اين فتنه دوري مي گزينند همگي در آتش آن بسوزند.
در آن موقع چه بسيار است بالا رونده اي كه دامن خود را بالا زده و بال خود را مي گشايد و مي گويد, واي بر جائي كه اين فتنه در آنجا داخل شود و يا در اطراف آن قرار گيرد, نه پناهگاهي مي يابند كه بدان پناهنده شوند و نه هم كسي هست كه بفريادشان برسد و به ايشان ترحم كند. چون مدتي بدين منوال گذشت شما مي گوييد او (يعني: امام زمان) مرده يا كشته شده است, و اگر هست پس كجاست و بكدام بيابان رفته است. در آن موقع منتظر فرج باشيد. قسم به خداوندي كه دانه را شكافت و آدميان را آفريد در آن عصر, (يعني: زمان حضرت قائم عليه السلام) فرمانروايان در ناز و نعمت و رفاه و شوكت بسر مي برند تا جائي كه مردي از دنيا نمي رود مگر اينكه هزار فرزند ذكور داشته باشد كه از هر بدعت و آفت و بلائي در امان باشند, و همگي به كتاب خدا (قرآن) و سنت رسول خدا صلي الله عليه و آله عمل كنند, و همه ي آفتها و ترديدها از ميان برود و تمام ناراحتيها و گرفتاريها برطرف گردد.
اين خطبه: كه مسعدة بن صدقه از اميرمؤمنان عليه السلام روايت كرده است تا آنجا كه اين حقير با اطلاعات ناقص خود نسخه هاي بسياري از آن را در كتابها ديده ام الفاظ و عبارات آن در اكثر كتابها بصورت مختلفي نقل شده است.
در تفسير نورالثقلين ج 3 ص 139 حديث 82 كه اين خطبه را از تفسير عياشي نقل نموده بجاي جمله ي (قبل أن تبقر) كه در بحار آورده و معناي آن (فتنه وسيع و دامنه داري است كه هر انسان بردبار و شكيبايي در آن حيران مي ماند) جمله ي (قبل آن
تشعر) كه معناي آن (پاي خود را بردارد) مي باشد آمده و بجاي كلمه ي (دخله) كه معناي آن (واي بر جائي كه اين فتنه داخل شود) مي باشد كلمه ي (دجله) كه منظور از آن رود دجله است آورده است, كه در اين صورت معنا چنين مي شود:
از من بپرسيد پيش از آنكه فتنه اي از شرق پاي خود را بردارد كه مدير و مدبري ندارد, و آن از دجله و يا اطراف آن يعني از بغداد آغاز مي شود و تمام كساني كه آن فتنه را آغاز كرده اند و جنگ ناخواسته اي را شروع نموده اند, در نتيجه در آتش خود مي سوزاند, و سرانجام دود آن فتنه به چشم خودشان مي رود- و همگي كساني كه در آن شركت مي كنند, و رهبر آن فتنه را ياري مي دهند, و آتش اين فتنه را دامن مي زنند و او را در ادامه ي فتنه راهنمايي مي كنند, و سيل كمكهاي مادي و معنوي خود را بسوي بغداد سرازير مي نمايند, و خلاصه همه ي كساني كه به نحوي در اين فتنه دست دارند همگي از هستي ساقط مي شوند و از ميان مي روند و جز اندوه و حسرت و پشيماني براي آنان حاصلي ندارد. " 1 ".
اما در نسخه ي بحار ج 51 ص 57 حديث 48 كه بازهم اين خطبه را از تفسير عياشي نقل كرده است همانطور كه ملاحظه فرموديد (قبل أن تبقر) دارد كه معنايش چنين مي شود: (از من بپرسيد پيش از آنكه فتنه اي از شرق پديد آيد كه هر انسان شكيبايي از كثرت وسعت و شدت سختي آن حيران و سرگردان بماند).
مرحوم مجلسي - عليه الرحمه- پس از آنكه برخي از جملات آن را توضيح داده و معنا كرده است, فرموده است: (باقي اين خبر دست خورده بود و من همانگونه كه او را يافتم رها ساختم, و بهر حال گويا نسخه اي كه در دست ايشان بوده است اينگونه بوده است).
اما در تفسير برهان ج 2 ص 408 حديث 8, بجاي (قبل ان تبقر قبل ان تشغر) و بجاي كلمه ي دخله دخلة (يعني: كسي كه در آن فتنه داخل شود) را نسخه بدل آورده است.
و اما ابن ابي الحديد معتزلي در شرح نهج البلاغه, جلد ششم صفحه ي 136 كه اين
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
پاورقي
1- قسمتي از توضيح مذكور, در ذيل حديث, مزبور در بيان علامه مجلسي- عليه الرحمه- نيز آمده است. به كتاب بحارالانوار ج 51 ص 57 تحت عنوان توضيح مراجعه فرمائيد
◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄◄►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►►
خطبه را بطور خلاصه از مدائني نقل كرده چنين آورده است:
و روي المدائني قال: خطب علي عليه السلام, فذكر الملاحم, فقال: سلوني قبل أن تفقدوني, أما والله لتشغرن الفتنة الصماء برجلها, و تطأ في خطامها, يالها من فتنة, شبت نارها بالحطب الجزل, مقبلة من شرق الأرض, رافعة ذيلها داعية ويلها بدجله أو حولها, ذاك اذا استدار الفلك, و قلتم مات أو هلك بأي واد سلك فقال قوم تحت منبره لله أبوه! ما أفصحه كاذبا! .
مدائني روايت كرده است كه علي عليه السلام خطبه اي خواند و برخي از فتنه و آشوبهاي آخرالزمان را يادآور شد و فرمود: از من بپرسيد پيش از آنكه مرا از دست بدهيد. آگاه باشيد به خداي بزرگ سوگند ياد مي كنم كه در آينده فتنه اي بسيار سخت و طاقت فرسا برپا شود كه همچون شتري مست كه مهار خود را ميگسلد, زمام خود را پاره كرده و يا شراره ي آن بالا گيرد و زمام كار را از دست اهلش بيرون برد. اي واي كه چه فتنه اي بزرگ (و آشوبي جهانگير) است كه چون آتش فتنه روشن شود بسان شعله اي كه در ميان انبوه هيمه هاي خشك مي افتند لحظه بلحظه شعله ورتر و آتش آن بيشتر و سوزنده تر مي گردد. اين فتنه از مشرق زمين ظاهر مي شود و دامن خود را بالا مي برد و مردمي را بهلاكت و نابودي مي كشاند و گروهي را بكام مرگ مي فرستد و محل فرود آمدن آن دجله ي بغداد و يا اطراف آن خواهد بود.
و اين در موقعي است كه چرخ گردون به گردش خود ادامه دهد و گردش آسمان طولاني شود و مدت مديدي از زمان غيبت حضرت صاحب الامر - عجل الله تعالي فرجه - بگذرد و شما مي گوئيد (مهدي موعود) مرده يا هلاك شده است و اگر هست پس به كدام بيابان رفته است .
كوتاه سخن اينكه: اين خطبه, در كتابهائي كه فعلا در دسترس ما قرار دارد بصورت مختلفي نقل شده و نسخه هاي آن متفاوت است و چنانكه تذكر داديم در بعضي از نسخه ها بجاي كلمه ي دجله كلمه ي دخلة و در برخي از نسخه ها بجاي كلمه ي دخله ذحله (يعني: قرباني فتنه) آمده است. و در برخي از نسخه ها كلمه ي ( لرحله) كه معناي آن (كوچ كردن است) ديده مي شود, و در بعضي از نسخه ها هم كلمه ي دجله وجود دارد, كه البته اين كلمه, با عبارات خطبه سازگارتر به نظر مي رسد, و در هر صورت اين كلمه
هر چه باشد چه در آن تصرفي شده باشد و چه اشتباه رخ داده باشد بفرموده علامه ي مجلسي -عليه الرحمه- مقصود, واضح و روشن است.
زيرا در خطبه ي ديگري كه اصبغ بن نباته درباره ي اوضاع عمومي آخرالزمان و خروج سفياني و ظاهر شدن پرچمهائي از شرق به رهبري مردي از خاندان پيغمبر صلي الله عليه و آله يعني: سيدي از دودمان رسول خدا صلي الله عليه و آله بطور مفصل, از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كرده است, واقعيت و حقيقت اين فتنه روشن مي شود.
و از جملات و عبارات آن خطبه به خوبي آشكار است كه اين (فتنه) از بغداد آغاز مي شود و جنگي بسيار سخت و شكننده و دامنه دار و وسيع براه مي افتد و كساني را چه بخواهند و چه نخواهند در كام خود فرو مي برد و افراد بيگناهي را طعمه ي خود مي سازد, و كساني هم در برابر آن مي ايستند و سرسختانه مقاومت مي كنند و سرانجام بخواست خداوند آتش افروزان و فتنه جويان و جنگ طلبان را تعقيب نموده و تا اعماق خاك عراق به پيش مي تازند و دشمن را شكست مي دهند و آنان را از خاك كشورشان بيرون مي كنند.
و اينك به خطبه اي كه اصبغ بن نباته در همين رابطه از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل كرده است توجه فرمائيد